یک حرف با دو تاثیر متفاوت!
محمدرضا آتشین صدف: دیشب توی جلسهای که آموزشگاه پسر دبیرستانیام برای بچهها به همراه خانوادههاشون گذاشته بود، مشاور یه چیز جالبی میگفت. برگشت گفت که حدود یک میلیون و دویست و پنجاه هزار نفر تو کنکور سراسری شرکت میکنند که حدود 700 هزار نفرشون وارد دانشگاه میشن و تحقیق شده و آماری که گرفتن نشون میده که در جامعۀ ما فقط برای 7 هزار نفر از اینا شغل مناسب مرتبط با رشتهشون پیدا میشه، بقیه دیگه…
بعد این حرف رو میزد برای اینکه به بچههای انگیزه بده و شاید یه شک به بچهها وارد بشه و به این نتیجه برسند که خب حالا که این طوریه، پس ما باید بیشتر و بهتر درس بخونیم که جزء اون 7 هزار نفر باشیم.
من همون وقت یواشکی یه نگاهی به بعضی از بچههایی که در تیررس نگاهم بودند، انداختم، قیافۀ بعضیاشون داد میشد که دارن به خودشون میگن: ای بابا! ما که نمیتونیم جزء اون 7 هزارنفر باشیم. پس از همین الان معلومه خودمونم بکُشیم هم شغل درست و حسابی گیرمون نمیاد، پس دیگه واسه چی پدر خودمونو در بیاریم؟! همینم میخونیم زیادیه…
از اینکه یک حرف میتونه دو تاثیر تا این حد متفاوت بر دو آدم بذاره، تو دلم خندهام گرفته بود و همون جا یاد این آیۀ شریف قرآن افتادم که دربارۀ خودش میفرماد: … یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا… (بقره/26) بعضیا میگن چطور میشه قرآن که نور و سراسر هدایته، باعث بشه بعضیها از اون گمراه بشن؟! شاید واسه همینه که سعدی میگه :
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شورهزار خَس